باز نشر مطالب این وبلاگ تنها با ذکر منبع آزاد است

Sunday 20 November 2011

امام نقی و نامه به خامنه ای

جمعی از اصحاب از امام درخواست کردند که نامه ای به رهبر سرزمین پارس فرستد و 

از او بخواهند که دست از آزار مردم آن دیار بردارد. امام بادی صدا دار رها کرده و 

فرمود: به جدم سوگند که آن خری که من می شناسم به غیر از صدای این گوز صدایی

 نشنود.

"مباحث امام در کاربرد پیام های کوتاه"


اولین نامه‌ دکتر خرعلی به رهبر

 رهبر محترم جمهوری اسلامی ایران،
با سلام و عرض ارادت. راستش هیچ وقت به فکر اینکه برای شما نامه ای بنویسم نیافتاده بودم. اصولن وقتی تلفن هست و امکان دیدن شما نیز مهیا ست لزومی برای نوشتن نامه احساس نمی کردم. اما چند روز پیش خداوند قادر منان  به ما یک عموی کاردرست هدیه فرمودند و این تازه عموی عزیز که اتفاقن از ذوب شده گان حضرت عالی هستند و در امور سیاست بازی شم تیزی دارند به من نصحیت نمودند که بهتر است از قافله عقب نمانم و آنچنان که این روزها مد شده برای شما نامه ای نوشته که هم نامم در تاریخ در کنار آزادیخواهانی که اینکار را کرده اند ثبت گردد و هم برای خود در بارگاه ملکوتی شما کارو باری دست وپا کنم.
ایشان (تازه عموی گرامی ام) به من توصیه کردند که بهتر است در بیت رهبری که خانه‌ی عاشقان ولایت است مشغول به کار گردم چرا که هم زیارت است و هم سیاحت! فیض الهی نزدیکی با شما بر کسی پوشیده نیست همین که هر روز نماز را به امامت شما بخوانم برای من از تمامی خوشی های دنیا برترمی‌باشد و از نظر سیاحتی و خیر دنیوی آن نیز که همه می‌دانند که کسی از خوان گسترده‌ی کرم و رحمتِ شما بی نصیب نمی‌ماند.
برای این حقیر نوع مسوولیت و مقام اصلن مهم نیست و همین که در بیت به صورت رسمی استخدام شوم و از حقوق و مزایا و در نهایت بازنشسته‌گی آن بهره مند شوم کفایت می کند.
پس از پرس و جو و استعلام از ابوی محترم و تازه عموی خود، متوجه شدم که تمامی پست های کلیدی بیت از قبیل چاپلوسی، پاچه خواری، غالی گری، خالی بندی، شاعری، نوحه خوانی، خبرچینی و امثال آن همه اشغال شده و جای خالی موجود نمی‌باشد و تنها راه ورود من به خیل مخلصان، ایجاد شغلی جدید است. چیزی که به ذهن کند این حقیر رسید اینست که خلاء پستی با عنوان" نق زن" در دستگاه عریض و طویل شما به چشم می خورد. مسوول این سمت – که اگر بخت یار و شما موافق باشید اینجانب خواهد بود- وظیفه دارد هر روز گلایه ها و شکایات مردم بدبخت و ستم دیده را به صورت طنز در آورده و برای شما قرائت نماید. اینکار دو فایده‌ی عمده دارد، اول اینکه با طنزهای و جوک های ساخته شده کلی خاطر مبارک شما شاد و مصفا می گردد و دوم اینکه شما در پس این ظاهر طنز به باطن نمک نشناس مردم بیشتر پی می برید و خواهید دانست چگونه اقلیتی کوچک قدر شما و نعمت الهی ولایت را نمی دانند و همشیه در حال نق زدن هستند.
خلاصه رهبر بسیار محترم چاکریم.
ابوی و تازه عمو هم سلام مخصوص می رسانند و التماس دعا دارند.والسلام.

اَنا اَحُبَک یا عُمری.
دکتر خرعلی

Sunday 13 November 2011

اثرترس در چهره ی خامنه ای


برای دیدن کارهای دیگری از پدیدآورنده ی این تصویر به این آدرس مراجعه کنید: https://picasaweb.google.com/stod.iran

Wednesday 9 November 2011

دکتر خرعلی و توهین به رسانه ها

 یکی از خواننده گان پیامی فرستاده وگلایه ای را بدین مضمون مطرح نموده بودند:
 پس از عرض تعارفات معمول...
"جناب دکتر چرا شما نمک را می خورید و نمکدان را می شکنید؟! شما یادتان رفته   تا همین چند سال قبل هیچ کس  حتا بقال سر کوچه تان شما را نمی شناخت؟ یادتان رفته که مانند «پدرِ پسرِ شجاع» ولی برعکس، شما را با نام «پسرِآیت الله ...» صدا می زدند؟ یادتان رفته در زمان وقایع قتل های زنجیره ای آرزو می کردید شما را نیز به همراه دار و دسته‌ی سعید امامی دستگیر کنند تا معروف شوید؟ همین سایت‌های وب 2 مانند بالاترین بودند که با اشتراک مطالب شما، نام شما را بر سر زبانها انداختند. هر حرکتی که کردید در کوچه پس کوچه‌های همین سایت ها جار زده شد. کوچک ترین حرکتِ شما را چنان بزرگ کردند که گویی از فتح خرمشهر هم مهمتر است. جملاتِ عادی و تحلیل‌های کم اهمیت شما را که هر روز در تاکسی یا صف نانوایی همانند آن شنیده می شود را بعنوان مهمترین راهکارهای سیاسی به خورد خواننده گان دادند. فراموش کرده‌اید که در همین رسانه ها سفر دو روزه‌تان به دُبی را به اندازه سفر مرحوم مارکوپولو کِش دادند و روزه ی سیاسی تان را در اوین از اعتصاب غدای بابی ساندز بیشتر منعکس کردند؟!
اگر نبود همین رسانه ها شما در خواب هم می دیدید که بتوانید با رسانه‌های خارجی مصاحبه کنید؟!
حالا چه شده که هنوز خرِ مُرادتان از پل نگذشته، چشماهای‌تان را بسته و دهان گشوده اید که این رسانه ها هرزه گو ، ضد انقلاب وچه وچه هستند؟!..."
لحن نامه در اینجا تند شده بود و الفاظی را بکار برده بودند که شایسته نیست تکرار گردند.
"...به هر حال بخود آیید. توبه و معذرت خواستن را برای اینچنین مواقعی گذاشته‌اند. تا دیر نشده از متنی که به اسم "پاسبون" در سایت خود گذاسته اید برائت جویید. اینرا بدانید که با گذاشتن نامی مستعار نمی توانید مسوولیت خود را نادیده بگیرید همه می دانند که اینروزها مرسوم است که صاحبان سایت ها حرف‌های دل خود را که شجاعت بیان مستقیم آنها را ندارند به عنوان «پیامی از یک خواننده » منتشر می‌کنند...»

در جواب این خواننده تنها چیزی که می توانم بگویم اینست که : دوست نادیده، آدرس را اشتباه آمده‌اید بنده، دکتر خرعلی هستم!